به گیتی، بِه از راستی، پیشه نیست
به گیتی، بِه از راستی، پیشه نیست
به گیتی، بِه از راستی، پیشه نیست ز کژیّ بَتَر، هیچ اندیشه نیست
سخن گفتن کژ ز بیچارگی است به بیچارگان بر، بباید گریست
هر آن کو که گردد به گردِ دروغ ستم کاره خوانیمش و بی فروغ
همه نیک نامی، بِه و راستی که کرد ای پسر، سود در کاستی؟
همه راستی کن که از راستی نیاید به کار اندرون، کاستی
گشاده است بر ما، درِ راستی چه کوبیم خیره، درِ کاستی؟
هر آن کس که با تو نگوید دُرُست چنان دان که او دشمنِ جانِ توست
مکن دوستی با دروغ آزمای همان نیز با مردِ ناپاک رای
« شاهنامه، حکیم ابوالقاسم فردوسی»
شعر صفحه ی ۹۹ کتاب فارسی ششم دبستان
برای خواندن برگردان این شعر به نثر ساده به ادامه مطلب مراجعه کنید.
به گیتی، بِه از راستی، پیشه نیست
به گیتی، بِه از راستی، پیشه نیست ز کژیّ بَتَر، هیچ اندیشه نیست
در جهان کاری بهتر از راستی نیست و بدتر از دروغ و ناراستی هیچ فکری وجود ندارد.
سخن گفتن کژ ز بیچارگی است به بیچارگان بر، بباید گریست
دروغگویی و بدگویی از بیچارگی است و برای بیچارگان باید گریه کرد.
هر آن کو که گردد به گردِ دروغ ستم کاره خوانیمش و بی فروغ
هر کس در پی دروغ گویی باشد، ستمکار و بی خرد است.
همه نیک نامی، بِه و راستی که کرد ای پسر، سود در کاستی؟
خوش نامی و راستگویی بهترین چیز است، ای پسر! چه کسی از بدی سود می برد؟ (کسی از بدی سود نمی برد.)
همه راستی کن که از راستی نیاید به کار اندرون، کاستی
همیشه راست گو و درستکار باش، زیرا از درستی و راستی هیچ نقص و کمبودی در کار {انسان} پیش نمی آید.
گشاده است بر ما، درِ راستی چه کوبیم خیره، درِ کاستی؟
راه درستی و درستکاری برای ما باز است. چرا با اصرار به سمت دروغ و بدی پیش برویم؟
هر آن کس که با تو نگوید دُرُست چنان دان که او دشمنِ جانِ توست
هر کس به تو راست نمی گوید، بدان که با تو دشمن است.
مکن دوستی با دروغ آزمای همان نیز با مردِ ناپاک رای
با انسان دروغ گو و هم چنین فرد بداندیش دوستی نکن.
« شاهنامه، حکیم ابوالقاسم فردوسی»
شعر صفحه ی ۹۹ کتاب فارسی ششم دبستان