وب سایت آموزشی ساغر

ارائه کننده مطالب آموزشی دوره های دوم دبستان و اول متوسطه

'گروه آموزشي ساغر


'گروه آموزشي ساغر






جست و جو در مطالب سایت...

سامانه پیامکی ساغر


صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر

صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر

صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر


صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر

صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر

صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر

صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر


نمونه سوالات درس به درس ششم


نمونه سوالات درس به درس ششم


آدینه ششم


صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر

صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر

صفحه تلگرام گروه آموزشی ساغر


تولیدات چند رسانه ای گروه آموزشی ساغر


«دانلود کتاب های الکترونیکی»

کتاب های الکترونیکی


فصل نامه آموزشی ساغر شماره یکم تابستان 93

ویژه نامه ساغر


 کیوسک روزنامه


تبلیغات

طراحی و تولید تم تولد شادن


گروه طراحی و تولید شادن


مدیریت سایت

تحلیل محتوا

مدیریت وب سایت آموزشی ساغر

احمد فرقـــدان



نظرسنجی
فروشگاه آموزشی ساغر
آخرین نظرات
  • ۲۵ تیر ۹۸، ۱۴:۳۶ - مهران
    ممنون

به وب سایت آموزشی ساغر خوش آمدید



۲۰ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۳

ثرندایک و آموزش و پرورش

ثرندایک و آموزش و پرورش

   ثرندایک باور داشت که فعالیت­های مربوط به آموزش و پرورش را باید به طور علمی مطالعه کرد. بر او آشکار بود که بین دانش فرایند یادگیری و فعالیت­های آموزشی باید یک رابطه­ی نزدیک وجود داشته باشد. از این­رو، انتظار داشت که هر چه اطلاعات بیشتری درباره­ی ماهیت یادگیری به­دست می آیند، به همان نسبت فعالیت­های آموزشی هم باید بهبود یابند. ثرندایک (1906) در این­باره گفت:

البته دانش فعلی روان­شناسی نزدیک به صفر است و تا رسیدن به کمال راه درازی در پیش دارد، و کاربرد آن در آموزش ناکافی، نامعین، و نامطمئن است. کاربرد روانشناسی در آموزش بیشتر شبیه به کاربرد گیاه­شناسی و شیمی در کشاورزی است، تا شبیه به کاربرد فیزیولوژی و بیمارشناسی در پزشکی. هر کسی که دارای عقل سلیم است می تواند بدون دانش علمی کشاورزی کند، و هرکسی با عقل سلیم می تواند بدون دانش روانشناسی و کاربرد آن آموزش دهد. با وجود این، همان­گونه که کشاورز آگاه از دانش کاربرد گیاه­شناسی و شیمی، از کشاورز بدون این دانش، در کشاورزی موفق­تر است، معلمی که می تواند روانشناسی، یعنی طبیعت انسان را، در مسائل آموزشگاه به کار گیرد از معلمی که از این دانش بی­بهره است موفق­تر خواهد بود.

اندیشه­ های ثرندایک، در بسیاری جهات، با تصورات سنتی درباره­ی آموزش و پرورش مغایر بود؛ ما یک مثال آشکار از این موضوع را در رابطه با نظریه­­ی عناصر همانند انتقال یادگیری دیدیم. ثرندایک (1912) همچنین به روش سخنرانی در آموزش که در آن زمان کاربرد فراوانی داشت (و هنوز هم دارد) نظر منفی داشت:

روش سخنرانی و روش شرح و توضیح معرّف رویکردی است که در آن حداقل فرصت به شاگرد داده می شود تا خود به کشف امور بپردازد. این روش­ها نتیجه گیری­ها را در اختیار شاگرد می ­گذارند، و فرض می­شود که شاگرد می­تواند آنها را برای یادگیری بیشتر مورد استفاده قرار دهد. آنها از شاگرد می خواهند که گوش فرادهد و بکوشد تا سؤال­هایی را که خودش طرح نکرده است و جواب­ هایی را که خودش پیدا نکرده است بفهمد. این روش­ها می­کوشند تا به شاگرد یک سهمیه­ ی تربیتی بدهند، درست همان­طور که کسی می­کوشد تا از راه وصیت کردن به کسی سهمی از ارث خود را بدهد.

او همچنین گفته است:

متداول­ترین اشتباه دانشمند بی­تجربه در آموزش این است که انتظار داشته باشد شاگردانش آنچه را به آنان می­گوید بفهمند. اما گفتن آموزش دادن نیست. اظهار کردن واقعیت­هایی که در ذهن انسان وجود دارند یک انگیزه­ی طبیعی است که شخص را وامی­دارد تا بخواهد دیگران هم از این واقعیت­ ها آگاه گردند، درست همان­طور که نوازش کردن و آرام کردن یک کودک امری بسیار طبیعی است. اما همان­طور که نوازش کردن کودک تب او را درمان نمی­کند گفتن واقعیت­ها به او نیز جهلش را درمان نمی­کند.

 

پس آموزش خوب چیست؟ پیش از همه، آموزش مستلزم دانستن موضوع آموزش است. اگر به­طور دقیق ندانید که چه چیزی را می­خواهید آموزش دهید، نخواهید دانست که چه مطلبی را ارائه دهید، به دنبال چه پاسخ­هایی باشید، و چه وقت خشنود­کننده ها را به کار ببرید. این اصل آن­گونه که به نظر می­رسد آشکار نیست. تنها این اواخر ما اهمیت تعریف رفتاری هدف­های آموزشی را درک کرده­ایم. اگر چه هفت قاعده­ ی پایین را ثرندایک (1922) برای آموزش ریاضی پیشنهاد داده است، اما آنها معرف روش آموزشی او به­طور کلی هستند:

1-     موقعیتی را که شاگرد با آن رو­به­رو خواهد شد در نظر بگیرید.

2-     پاسخی را که می­خواهید به آن موقعیت پیوند دهید در نظر بگیرید.

3-     پیوند را خودتان تشکیل دهید؛ انتظار نداشته باشید که معجزه­ای این کار را برای شما انجام دهد.

4-     با یکسان بودن بقیه­ی شرایط، هیچ پیوندی ایجاد نکنید که مجبور به قطع آن باشید.

5-     با یکسان بودن بقیه­ی شرایط، اگر یک پیوند کفایت می­کند پیوند­های دوم یا سومی ایجاد نکنید.

6-      با یکسان بودن بقیه­ی شرایط، پیوندها را به راهی که بعداً به عمل در خواهند آمد تشکیل دهید.

7-     بنابراین، موقعیت­هایی را ترجیح دهید که زندگی حکم می­کند و پاسخ­هایی را که زندگی خود می­طلبد.

با اصلاح امروزی­تر، ثرندایک یک کلاس درس دارای نظم و ترتیب با هدف­هایی که به روشنی تعریف شده باشند را ترجیح می­دهد. این هدف­های آموزشی باید در حدّ توانایی پاسخ­دهی یادگیرنده باشند و باید به واحدهای قابل کنترل تقسیم شوند، به گونه­ای که وقتی یادگیرنده پاسخ مقتضی را می­دهد معلم بتواند «وضع خشنودکننده­ای» را برای او تدارک ببیند. برای ثرندایک، یادگیری از ساده به پیچیده پیش می­رود.

انگیزش چندان اهمیتی ندارد، به جز این­که تعیین می کند چه چیزی برای یادگیرنده «وضع خشنودکننده­ای» است. رفتار یادگیرنده عمدتاً به وسیله­ی تقویت­کننده­های بیرونی تعیین می­شود نه به توسط انگیزش درونی. در این نظریه، بر دادن پاسخ­های درست به محرک­های معین تأکید می­شود. پاسخ­های غلط را باید به سرعت تصحیح کرد تا این­که از تکرار آن­ها جلوگیری شود. بنابراین، امتحانات مهم هستند. آن­ها برای یادگیرنده و معلم از فرایند یادگیری باز خورد فراهم می­آورند. اگر دانش­آموزان و دانشجویان درس­هایشان را خوب یاد گرفته باشند، باید بلافاصله تقویت بشوند. اگر یادگیرندگان چیزی را غلط آموخته باشند، باید غلط­های آن­ها به سرعت تصحیح شوند؛ بنابراین، لازم است مرتباً از یادگیرندگان امتحان به عمل آید.

موقعیت یادگیری را باید تا آن­جا که ممکن است به زندگی واقعی نزدیک کرد. چنان­که دیدیم، ثرندایک معتقد بود که یادگیری از کلاس درس به محیط واقعی زندگی تا آن حد قابل انتقال است که شباهت بین دو موقعیت ایجاب می­کند. آموزش حل مسائل دشوار به کودکان قدرت استدلال آنان را افزایش نمی­دهد. بنابراین، آموزش زبان لاتین، ریاضیات، یا منطق تنها در صورتی مفید است که دانش­آموزان پس از فارغ­التحصیل شدن نیازمند به کاربرد لاتین، ریاضیات، یا منطق باشند. ثرندایک برنامه­های کارآموزی و کارورزی را مورد تأیید قرار می­داد و به مدارس حرفه­ای بسیار علاقه­مند بود. او برنامه­های آموزشی را که دربرگیرنده­ی یادگیری آموزشی نبودند و با استخدام در دنیای خارج از مدرسه رابطه نداشتند تأیید نمی­کرد.

معلمان پیرو ثرندایک از کنترل مثبت در کلاس درس استفاده می­کنند، زیرا، بنا به نظریه­ی ثرندایک، عوامل خشنود­کننده یا پاداش­ها پیوندهای بین محرک­ها و پاسخ­ها را نیرومند می­سازند، اما عوامل آزارنده این پیوندها را ضعیف نمی­کنند. همچنین معلمان پیرو ثرندایک از ایراد سخنرانی اجتناب می­کنند و آموزش انفرادی را ترجیح می­دهند.

منبع: کتاب مقدمه ای بر نظریه های یادگیری/دکتر متیو اچ. السون و دکتر بی. آر. هرگنهان/ ترجمه دکتر علی اکبر سیف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ساغر جام معرفت است در مسیر دانایی...
گروه آموزشی ساغر در خرداد ماه سال 92 کار خود را با شعار «یاد بگیریم و یاد بدهیم» آغاز کرد تا با تلاش و کوشش در راه آموزش و پرورشِ استعدادهای درونی میهن عزیزمان ایران، سهمی داشته باشد.
مدیریت گروه آموزشی ساغر - احمد فرقدان
ایمیل:
info@sagharedu.ir
شماره تماس:
0265 094 0912
0597 331 0935
شماره سامانه پیامکی:
9350 5410 5000