با افسردگی دانش آموز چه کنیم؟
یکی از مسائلی که معلمها جدای از مسائل تحصیلی و آموزشی با آن مواجه هستند، رفتار دانش آموزان است. اکثر معلمان با خود فکر میکنند که بچهها را چگونه کنترل کنیم و رفتار آنها را چگونه به سمتی هدایت کنیم تا امر آموزش به شکل بهتری صورت گیرد؟
در نظر نگرفتن بخش روان شناختی و رفتاری شاگردان در کلاس میتواند امر آموزش را تحت تأثیر قرار دهد. یک معلم باید با روحیات، نیازها، مشکلات و رفتار دانش آموزان و دلایل رفتار آنان آشنا باشد تا بتواند کلاس را به شکل مطلوبی اداره کندو بتواند علاوه بر آموزش مطالب درسی به مسائل روان شناختی بچهها نیز توجه داشته باشد.
بیشتر مسائل تحصیلی و روان شناسی دانش آموزان با هم آمیختهاند. یک کودک دارای مشکل، ظاهراً مشکل تحصیلی دارد اما وقتی بررسی میشود میبینیم مسائل روانی منجر به مشکل تحصیلی وی شده است. مشکلات روانی از قبیل اضطراب، افسردگی، کاهش انگیزه، نبودن اعتماد به نفس، خشم و...
همچنان که امتناع از مدرسه رفتن مدرسه و مشکلات حضور در کلاس ممکن است ناشی از بیماری روانپزشکی باشد. این بیماریها عبارتند:
1. اضطراب جدایی
2. افسردگی
3. بی اعتنایی مقابلهای
4. سایر اختلالات
کودکان به هیچ وجه در برابر عواطف شدید و حوادث تنشزایی که ممکن است به افسردگی منجر شوند، مصون نیستند. هرکدام از این مشکلات با دلایل مختلفی به وجود میآیند و اگر بررسی نشوند مشکلات جبران ناپذیری در پی خواهد داشت. معلمها میتوانند با ارتباط والدین، نقش موثر در ارتباطات داخل خانواده داشته باشند و بر رفتار دانش آموزان اثر بگذارند.
مشاجره والدین عامل افسردگی و افت تحصیلی فرزندان
یکی از معلمان میگفت شاگردی داشتم که ساعت اول کلاس درس نمیتوانست به سوالات جواب دهد، ولی ساعت دوم خوب جواب میداد! این موضوع باعث تعجب من شده بود تا این که پس از بررسی فهمیدم علت چیست. متوجه شدم همان شاگرد زنگ تفریح از مدرسه بیرون و به در منزلشان میرود و از خواهرش سوال میکند که مادر در منزل است یا خیر!؟
علتش این بود که والدینش اختلاف داشتند پدر او به مادرش میگفت طلاقت میدهم؛ این موضوع در ذهن کودک باقی میماند. ساعت دوم که در خانه میرفت و میفهمید که مادر هنوز در خانه است و بیرون نرفته، شاد میشد و افسردگیاش از بین میرفت. مسائلی اینچنین توجه دانش آموز را از درس منحرف میسازد.
عامل دیگری که سبب افسردگی و افت تحصیلی میباشد کتک زدن فرزند از سوی والدین است. تنبیه بدنی باعث لجباز شدن کودک میشود؛ حتی اگر فرزند دانشجو باشد، تنبیه بدنی باعث میشود وی درس نخواند و بدین وسیله از والدینش انتقام بگیرد. بنابراین احترام به فرزند سبب شادابی و رشد اجتماعی و تحصیلی او میشود.
برخی از نشانههای بروز افسردگی در کودکان:
- از دست دادن اشتها، یا کاهش وزن.
- از دست دادن میل به بازی کردن.
- از دست دادن اعتماد به نفس یا عزت نفس.
- بیعلاقگی کلی به خود، اعضای خانواده یا فعالیتهایی که زمانی مورد علاقه وی بودند.
- عدم تمایل رفتن به مدرسه.
- تغییرات قابلتوجه در عادات خواب و خوراک.
- بروز مکرر یا طولانی مدت علائم جسمی مانند دلدرد، سردرد و...
- حملات مکرر خشم یا پرخاشگری.
آری، کودک افسرده فاقد انرژی لازم است و احساس خستگی میکند. از لحاظ ظاهر رنگی پریده دارد و تمرکز حواس او پایین میآید، چنانچه قادر به توجه کردن نیست. دانش آموز افسرده خود را فردی بیکفایت احساس میکند و به لحاظ پایین بودن سطح توجه تمرکز، اغلب قادر به درس خواندن نیست. یادگیری او کُند میشود و علاقهای به درس و مدرسه نشان نمیدهند. افت تحصیلی برای وی پیش میآید و تدریجاً تمایل رفتن به مدرسه در او کم میشود. در این شرایط والدین معمولاً علت را در مدرسه جست و جو میکنند؛ در حالی که اغلب، علت این نوع ترس افسردگی کودک است. کودکان افسرده بسیار به مادر وابسته میشوند و نگران از دست دادن مادر یا بیمار شدن وی هستند؛ برای همین از مدرسه دوری میکنند.
پیشگیری و درمان
خانواده و فضای روانی آن در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال بسیار موثر است. البته در صورتی که افسردگی، حاصل عوامل درونی باشد، درمان آن متفاوت است و باید کودک را نزد روانپزشک متخصص برد تا با روان درمانی بهبود یابد. اما برای درمان افسردگیهای محیطی (که بیشترین نوع افسردگی کودکان را شامل میشود) ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه، فضایی که کودک در آن احساس کند همه دوستش دارند و نیازهای به جای او را برآورده میسازند، از مهمترین عوامل است.
ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش، میتوانند افسرده ساز باشند. بنابراین وجود محیطی سرشار از محبت و روابطی سالم و صمیمی در خانواده و مدرسه برای کودکان ضروری است. اولیای خانه و مدرسه باید بکوشند تا روابط بچهها با بستگان و دوستان به طریقی مثبت و موثر برقرار باشد.
در درمان کودکان افسرده توجه به علت افسردگی اهمیت فراوان دارد؛ مثلاً چنانچه منبع حمایتی را که کودک از دست داده بشناسیم، میتوانیم جایگزین خوبی برای او در نظر بگیریم. افسردگی در اثر فقدان به وجود میآید؛ بنابراین در درمان باید به فکر به دست آوردن چیزهای مطلوب و دوست داشتنی برای او باشیم. اولیای خانه و مدرسه باید اجازه دهند تا کودک افسرده احساس خویش را بیان نماید. باید به احساس وی احترام گذاشت و سعی کرد تا با تغییر رفتار، تفسیر کودک را از وقایع پیرامونش عوض نمود.
کودکان، بهترین منابع اطلاع رسانی به بزرگسالان هستند. حتی میتوان از خود کودک اطلاعاتی درباره این که چرا غمگین است به دست آورد. در بسیاری موارد، افسردگی کودک به نوع رابطه او با عزیزانش مربوط میشود. گاهی رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او به بروز حالات غمزدگی در وی میانجامد. در این صورت، آموزش والدین برای این که چگونه با فرزندشان رفتار کنند میتواند بسیار کمک کننده باشد.
بنابراین روان درمانی حمایتی، آموزش والدین، تغییر محیط و به دست آوردن چیزهای مطلوب، از نکات مهمی است که در درمان افسردگی کودک بسیار موثر است.